مهرسامهرسا12 سالگیت مبارک
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

مهرساگلی

مهرسا و مدرسه

1397/7/2 12:22
نویسنده : مهرسا
163 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره مدرسه ها باز شد

روز شنبه با مامان رفتم مدرسه ساعت 8 و نیم . یه مراسم کوچولو تو نمازخونه بود منم فوری با یکی از بچه ها دوست شدم به اسم یسنا و مثل دو دوستی که سالها باهم دوست بودن کنار هم نشستیم و از لوازم التحریر هایی که خریده بودیم تعریف کردیم بعد از قران سرود و دو تا نمایش قرعه کشی کلاس ها انجام شد و من باهمون دوستم افتادم کلاس خانم حق خواه. بعد هم به ها رو ردیف کردن و بهشون کادو دادن اما نمیدونم چی شد که کادو من جا موند و بهم ندادن مامان هم پیگیر شد اما کادو کلا غیب گردید. بعد هم رفتیک کلاس ها مون رو دیدیم البته اون روز معلممون نبود. راستی یکی از معلم ها به اسم خانم امینی که مربی پرورشی هست معلم مامان هم بوده. دیگه کتاب هامون رو هم بهمون دادن. بعد از مراسم رفتیم خونه مامان جون و اونم بهم یه جفت ساعت و دستبند، 100 هزار تومن پول و شیرینی به داد.

اما ماجرای زود خوابیدن شب من و عصر بیرون رفتن من نیاز به تنظیم داره حالا این دوشب که بزور ساعت 10 خوابیدم و صبح ساعت 6 و نیم بیدار شدم ولی صبحانه کم میخورم و تو مدرسه هم تغذیه نمیخورم دیروز تو مدرسه نقاشی داشتیم و مشق خط راست. امروز گفتن کتاب فارسی نگارش و ریاضی بیاریم.

تو این چند روز محمدپارسا هم پا به پای من بیدار میشه و شبا با من میخوابه 

دیشب به مامان گفتم میشه فردا مرخصی بگیرم آخه تا ساعت 12 و نیم سخته. حالا صبح ها با بابا میرم و برگشت بابا جون میاد دنبالم.

پسندها (4)

نظرات (2)

مامانمامان
2 مهر 97 14:57
موفق باشی
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
3 مهر 97 5:38
موفق باشی. گل
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد