مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

مهرساگلی

تابستانه 98

1398/4/26 14:04
نویسنده : مهرسا
136 بازدید
اشتراک گذاری

خوب تابستون امسال را اینطوری شروه کردیم :

روزای کاری صبح ها من و محمدپارسا در حال خواب با کلی تجهیزات شامل انواع اسباب بازی، پتوی اختصاصی و لباس و غذا و ... به خونه مامان جون منتقل میشیم و ظهر برمی گردیم خونه

کلاس هم اولش کلی دنبال کلاسای مختلف گشتیم اما جالبش این بود که کلاسایی که دوست داشتم مثل شطرنج هندبال و کانون پرورش فکری همشون دوشنبه و پنجشنبه بود. درحال حاضر کانون پرورش فکری میرم و صبح های دوشنبه و چهارشنبه هم میرم مدرسه برای تمرین سرود و قرآن. توی این مدت کلی برنامه ریزی های مختلف کردم شامل جشن و پارک و اینا و همه رو معمولا به دردسر انداختم چون مثل همیشه برای این برنامه ها دلم میخواد علاوه بر خودمون مامان جون اینا و  دایی سعید و ارمغان هم باشن. فعلا دوهفته ای هست که پنجشنبه شبا سفارش پارک گراش میدم و هردو هفته هم رفتیم و خوش گذشته اما راهش دوره. یه شب هم دوره همی خونه مهلا رفتیم و جشن عبادت بهار رفتیم یکشنبه هم تولد دوستم عرفانه بودم. یه شب هم رفتیم رستوران سنتی قلعه با خانواده بابا و خیلی خوش گذشت تجربه جالبی بود خصوصا آب بازی با دخترها

اما محمدپارسا 11 تیر واکسن 18 ماهگی زد که خیلی درد داشت و تب شدید و تقریبا 24 ساعت اصلا از جاش تکون نخورد واکسن خیلی بدی بود. الان دیگه پارک رو تشخیص میده و از جلیو پارک که رد میشیم میگه تاب تاب

کلمات جدید به باباجون میگه آقا ، ارمقان به جای ارمغان، مهلا رو یاد گرفته فقط رو اسم من لج میکنه و میگه دده. تازه فیلمای خودش هم میبینه میگه دده. آمبولانس هم خریده و تا میبینه مامان یا بابا موبایل دستشون میگه آمبولانس یعنی عکسای آمبولانس از گوشی ببینه.دو ساعت گوشی تلفن برمیداره و درحال راه رفتن مثلا حرف میزنه و اداهای جالبی درمیاره وقتی هم میخواد خداحافظی کنی براشون بای بای میکنه یا پشت تلفن که داره صحبت میکنه اسباب بازیهاش رو نشون میده انگار اون میبینه.

وقتی مامان غذا برامون میاره خودش به دو تا ظرف غذا ها اشاره میکنه میگه دده  یعنی این مال منه و اون یکی برای خودش و جالبیش اینجاست که بیشتر مشتاقه از غذای من بخوره تا خودش

عاشق یخمکه و تا میاد خونه باباجون اشاره به جایخی و درخواست یخمک میکنه. دوست داره پا تو کفش بزرگترا کنه شامل انواع کفش و دمپایی دقیقا کارایی میکنه که من اصلا در بچگی نمیکردم. موهاش هم داره مثل من موج موجی میشه. راستی از چهارطرف لثه هاش درگیره دندونه و فعلا دو تا بالا و پایین دندونی آسیابش دراومده اما از دندونای نیش خبری نیست اون دو تا طرف دیگه هم درآستانه دراومدن هست

اینا فعلا تو یاد مامان مونده خداحافظ فعلا

پسندها (3)

نظرات (1)

✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
12 مرداد 98 11:56
تابستونتون باب میلتون باشه😍😍❤⚘
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد