مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

مهرساگلی

اولین ترس پارسایی

1398/9/24 13:20
نویسنده : مهرسا
150 بازدید
اشتراک گذاری

هفته پیش که بارون میومد و پارسا تو اتاق پیش بابا نشسته بود صدای چیک چیک بارون تو لوله کولر باعث ترس پارسا شده بود طوری که یکدفعه ای بلند شد و گفت من ترسیدم بابد برم پیش مامان . ازون شب دیگه از اون اتاق میترسه و تکرار هم میکنه پارسا ترسید بالونه پارسا ترسید . دیگه تا دیشب که مامان بغلش کرد و بردش تو اتاق و دوباره با اتاق آشتیش داد.

علاقه مندی جدید پارسا به ماشین معدن کهنه هست و هر شب کامیونش رو تو خونه میچرخونه و میگه معدن کهنه میخلیم. تا دیشب که میگفت مامان کهنه میخلیم😇

امروز اولین جربه تدریس من در این سال بود درس جشن میلاد . مامان هم دیشب برام دو تا کیک درست کرد که تو مدرسه جشن تولد حضرت محمد بگیریم. و یک کلیپ هم برام درست کرد.

هفته پیش روز 5شنبه هم تولد دوستم دعوت بودیم و هم عروسی دختر عمه مامان و چون ارمغان هم اومده بود حسابی باهم خوش گذروندیم و شاباش جمع کردیم. پارسا هم که تو سالن حسابی برای خودش چرخید و از دیدن رقص و پایکوبی حسابی لذت برد.

پسندها (4)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد