دایره لغات پارسایی

این روزا مثل طوطی شده و هر کلمه ای بهش بگی سریع تکرار میکنه:

امگلان(emgolan): ارمغان

ابوتا (obota): اتوبوس

گد (god): گرگ

کوتر: هلی کوپتر

آپما: هواپیما

به به: فیل و بز

اسب: اسب و گاو 

پیشته: پیشی و هاپو

هاپو: سگ

دایی سید: دایی سعید

کتال: قطار

کاسه، آش، پلو

وقتی مامان میخواد بهش دارو یده اول میگه دده یعنی اول بدین مهرسا بخوره

تا گوشی تلفن میدی دستش اگه حوصله صحبت نداشته باشه میگه " قطه"

از جلوی بانک که رد میشیم میگه تعطیله نه که یکشب که میخواست بره تو بانک بهش گفتیم تعطیله حالا تا اونجا رو میبینه میگه تعطیله

کلمه خلاص رو هم از بابا جون یاد گرفته و وقتی چیزی تموم میشه میگه "خلاص"

16/6/98:

کلمات جدید: دایناسور

هر نوع پرنده: گنجیشک

گوشت، شبت(شربت)، سانتامه(سانتافه)، والت (وانت)، دشویی(دستشویی)، سامانه(سمانه)، مامانه حاصل ادغام سمانه و مامان

عاشق مراسم سینه زنی و زنجیر زنی در این شب های محرم. حسین حسین هم میگه و میزنه به سینه

بابا از تهران براش یه ماشین وانت آورده منم که همون سانتافه رو دارم مامان بهش گفت نوبتی بازی کنین اونم میاد وانت رو میده به من و سانتافه رو میگیره ولی تا من با وانته میخوام بازی کنم باز میاد و عوضش میکنه

این روزها کلا در حال پرتاب کردنه کاری هم نداره که چی هست دیروز سر ناهار لیوانش رو پرت کرد و هم لیوان و هم ظرف ماست شکست و شیشه هاش پخش شد و کل خونه رو بهم ریخت. وقتایی که خوابش میاد یا اعصاب نداره دیگه نمیشه کنترلش کرد یا در حال پرتاب کردنه یا مو کشیدن. شیطونکی شده واسه خودش.

به نی نی دایی هم توجه میکنه برعکس اون چیزی که انتظار داشتیم حسادت خاصی نشوون نداد و بیشتر انگار تعجبه از این موجود جدید که یا گریه میکنه یا به قول خودش زشته میخوره. 

راستس اسم نی نی دایی شد شهداد البته ارس هم توسط ارمغان صدا میشه