مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 12 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

مهرساگلی

خواب های پارسایی

1399/6/31 11:25
نویسنده : مهرسا
145 بازدید
اشتراک گذاری

جالب اینجاست که بعضی خواب هاش رو محمدپارسا یادش میمونه. مثلا یه روز صبح که تنها بودیم درحال که میخندید از خواب بیدار شد و گفت خواب دیدم اب نارنجی رو سر ارمغان ریخته شد و ارمغان نارنجی شد. بعد هم قاه قاه قندید. ظهری که مامان اومد هم باز براش تعریف کرد. مامان هم بهش گفته  armaghan orange color بسکه کارتن آموزش رنگ های رو هر روز نگاه میکنه به زبان اصلی

یه تجربه هم مامان داره مثلا دیشب از خواب بیدار شده بود و به مامان گفته بود ترسیدم، دایی سعید اومده بود می خواست ما رو ببره بیرون. معلوم بود خواب دیده و بخش هایش رو برای مامان تعریف کرده بعد هم اومده بود سرش رو بالش مامان گذاشته بود و آروم خوابیده بود.

دیگه اینکه بنده خدا ارس از دست پارسا امنیت جانی و مالی نداره ازش غافل بشیم یه بلایی سرش آورده.

اندر احوالات این روزهای من بخوایین اینکه کلاس های مجازی برگزاره و خوب مطالب رو یاد میگیرم اما سر به هوا شدم مخصومصا ساعت پایانی کلاس که با برنامه های کودک مورد علاقم تلاقی داره و گاهی جلو تلویزیون هستم تو کلاس . امروز هم امتحان ریاضی از بخش الگو و جدول نظام دار دارم. نکته ای که هست من ریاضیات رو ذهنی اغلب انجام میدم  و رو کاغذ نمیارم مثلا مامان میگه میزان سود رو بدست بیار من فرمولش نمی نویسم و ذهنی میگم. این کمی نگران کننده شده برای مامان. دیگه اینکه چون خانم معلم مطالب درسی رو شب آخر وقت میفرسته همون موقع نگاه میکنم و تکالیف رو مینویسم و دیگه سراغش نمیرم تا فردا سر کلاس و مطالب رو دیگه مرور نمیکنم. 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد