مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 14 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

مهرساگلی

خداحافظ شیشه شیر

1394/6/25 9:54
نویسنده : مهرسا
841 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقتی بود که خیلی وابسته به شیشه شیر شده بودم مثلا قبلنا صبح که بیدار میشدم موقع صبحونه شیر از لیوان میخوردم ولی بعد کلا گذاشتم کنار و شیشه می خواستم مخصوصا قبل از خواب گاهی بیشتر از یک و نیم لیتر هم در روز میشد. مامان یهویی بسرش زد که منو از شیشه بگیره مخصوصا این روزایی که تعطیله این شد که تلخک گرفت و برای ظهر سرشیشه رو تلخ کرد منم گذاشتم دهنفتم این چی شده مامان گفت خراب شده دیگه باید از لیوان بخوری و یه لیوان شیر نی دار هم برام اورد ولی من از همون شیشه تلخ خوردم و باز شیر خواستم مامان اینبار چند قطره هم تو شیشه ریخت که دیگه من اصلا لب نزدم و فقط با اب خوابیدم حالا یه هفته هست که من موقع خواب اب می خورم البته قبلش به مامان میگم برام شبر بیار به این امید که شیشه برگرده ولی بعد که مامان با لیوان شیر میاد نمیخورم و اب میخورم. مامان اومد منو از شیشه بگیره اما انگار من از شیر گرفته شدم برای همین خیلی حساس شدم و برخلاف از شیر و پستونک گرفته شدن که تقریبا ساده بود برای این یکی خیلی برام سخت شده و مرتب در حال نق زدن هستم و کلا هم به مامان چسلیدم حتی وقتی سها میاد هم حاضر نیستم تنخایی برم برای بازی و میگم مامانم بیاد.ازشیشه گرفتن رو مامان بدون اینکه چیزی به مامان جون بگه انجام داد چون میترسید که منصرفش کنن اما بعد دو روز خودم به مامان جون گفتم بهش میگفتم مهرسا شیر میخورد از شیشه که خراب نشده بود و بهمین ترتیب مامان جون هم گفت این چی میگه که مامان بالاخره مجبور شد که بگه.دیگه اینکه مامان ازم قول گرفت اگه شیر با لیوان بخورم عروسک گری رو برام بخره عروسکرو گرفتن اما من هنوز شیر نخوردم البته جاش دوغ میخورم.

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

لوازم کودک
25 شهریور 94 14:42
عزیزم چه سخته از شیشه شیر گرفتن بچه....
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد