محمدپارسایی
خوب امروز بیشتر در مورد محمدپارسا میخوام صحبت کنم . این روزها کلی ذوق منو میکنه مخصوصا اگه ببینه من دارم ورجه وورجه میکنم کلی میخنده اونم با صدای بلند و یک روز مامان اون بغل کرده بود منم پشت سرش داشتم ورجه وورجه میکردم اونم غش شده بود از خنده. دیگه اینکه غذای کمکیش از هفته قبل به تاریخ دوشنبه 7 خرداد شروع شدو اولاش بلد نبود با قاشق بخوره اما الان نسبتا بهتر شده و مخصوصا وقتی همه دارن غذا میخورن اونم دوست داره و اینکه غذاش اول از لعاب برنج شروع شد و دیروز فرنی خورد البته کمتر از روزای دیگه.
اما از خودم اینکه لباس السام دوخته شد قشنگ شده اما اکلیلای روز داره میریزه و همه جا رو کثیف کرده حتی تو سر و کله محمدپارسا هم رفته . منم میگم اینا برفایی که از دستای السا میریزه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی