مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

مهرساگلی

محمدپارسای پیشرو

1397/9/12 12:28
نویسنده : مهرسا
149 بازدید
اشتراک گذاری

سلام این روزها محمدپارسا روی چهاردست و پا رفتن استاد شده و با سرعت بالا می تازه دیگه راحت میتونه بره تو آشپزخونه و حتی راهروی کنار سرویس بهداشتی. خصوصا تا یکی میره دستشویی اونم میره بالا و پشت در انتظار میکشه که تا در باز شد سریع بپره تو دستشویی. برای حمام هم همینطور خصوصا اینکه به اب بازی علاقه پیدا کرده حالا اونم تو سرما واسه همین روزهای جمعه قبل حمام مامان تشت رو براش آب میکنه و اونم خودش چهار دست و پا میره تو حموم و کنار تشت میشینه و آب بازی میکنه تا وسایل برای حموم فراهم بشه. اولین بار تا دستش زد تو لگن یه نگاه به مامان کرد ببینه بهش اجازه میده و بعد که با چهره خندان مامان مواجه شد دیگه شروع کرد به آب بازی و سر و صدا کردن.خندونک

از کارای جدیدی که میکنه انگشتش رو روی فرش میزاره و با لهجه خودش میگه گل گل یا به سمت بخاری اشاره میکنه و میگه داخ داخ. دیشب داشت موهای مامان رو میکشید و مامان میگفت آخ اونم به سمت بخاری نگاه میکرد که ببینه چه ارتباطی بین آخ با داخ وجود داره و چرا مامان اون بین داره از بخاری صحبت میکنه. سوال

این مدت اتفاقای بدب هم براش افتاده که خدا به خیر گذرونده از جمله اینکه یه بار با روروک از آشپزخونه افتاد یا رفته بود لبه تخت و اگه مامان نرسیده بود از تخت افتاده بود پایین. از تغییرات دیگه اینکه اخیرا دیگه شیرخشک نمی خوره و این باعث نگرانی مامان شده چون مامان دیگه نمیتونه راحت بره ماموریت و دیگه وابسته به شیر مادر شده و تقریبا صبح ها غذا میخوره تا مامان بیادو دیگه اینکه مامان این هفته 5 شنبه رفت ماموریت و تا شب موندیم خونه مامان جون و چون محمدپارسا شیر نخورده بود تا شب نخوابید. وقتی محمدپارسا مامان رو دید اول تعجب کرد که چطوری یهو مامان پیداش شد و دیگه از مامان جدا نشد تا اینکه تو بغلش خوابش برد.

اما من : خطم خوب شده علاقه بیشتری به درس و مدرسه پیدا کردم اما همچنان خیلی کم موارد رو به خونه منتقل میکنم علاقم به ریاضی بیشتر از نگارش هست و فعلا تا حرف ای یاد گرفتیم و هرشب مامان بهم املا میگه  و املا نوشتن رو دوست دارم و فقط باید مامان بهم بگه امروز هم تو مدرسه المپیاد ورزشی داریم. دیشب بابا میگفت بنویس آن مرد با امین دوست است منم گفتم مردا که با بچه ها دوست نمیشن و تو ذهنم این بود که اسم ها باید بچه باشن . قبلنا فکر میکرد کلمه مرد همون شوهر هست و به مامان میگفتم زشته بنویسم مردقه قهه

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد