مدل خوابیدن پارسایی
مدل خوابیدن پارسایی با کلمه زشته شروع میشه بعد یک دو گویان به سمت اتاق روان میشه میره رو تخت و پتوش رو در بغل میگیره و حین شیر خوردن می خوابه. این مدل خوابید دردسر شده شبی که مامان نبود و رفته بود ماموریت تا صبح بابا جون و مامان جون رو گرفتار کرده بود اولش که هرچی خورده بود بالا آورده بود و بعد هم تاصبح تو خیابونا میگشت و فقط میگفت دردر منتظر بود که مثل هر روز که مامان از سرکار میاد اون شب هم بیاد. فقط شب دوساعت اونم تو ماشین خوابیده بود صبح هم که من اومدم دیدم بیداره تا شب که مامان اومد بچه نصف شده بود.
به زیرگذر که نزدیک میشیم پارسا می ایسته و شمارش رو شروع میکنه البته فقط 5 و 6 و بعدش ویژ رو یاد گرفته. راستی منو میزنه و موهام رو میکشه. البته خیلی دوستم داره نصف شب تو خواب بیدار شده میگه دده دده و بعد دوباره خوابید.
پنجشنبه اتفاق بدی بین من و مامان افتاد که مامان رو خیلی ناراحت و نادم کرد ثبت بشه در خاطره ها که هروقت مامان ببینه یادش بیاد که باید خیلی صبور باشه و خودش رو در اتفاقات کنترل کنه.