این روزهای محمدپارسا و من
این روزها محمدپارسا جمله های کوچیک میسازه دیروز توی دستشویی به عکسی که مامان از زمان از پوشک گرفتن من رو دیوار چسبونده به دختره میگه این ننه هست و به اون پسره میگه اون پسرشه بعد هم گفت اون پارسا ست پسرشه . بعد هم گفت قطاره کلمه قطار یادآوره ننه هست براش چون همیشه ننه ازش میپرسه بریم مشهد با قطار.
این روزها خیلی قشنگ میره تو آغوش مامان و کلی خودش رو برای مامان لوس میکنه.
روز جمعه اولین ناهار صحرایی رو در زمستان امسال شروع کردیم پارسال این موقع اون هنوز کوچیک بود و نمیتونست راه بره اما امسال کلی برای خودش بدو بدو کرد بعد هم آتیش روشن کردیم اونم میگفت داغه جیزه
روز 5 شنبه هم کلی سراغ بابا جون رو گرفت و کلا منتظر بود که به قول خودش آغا که بابا جون از هولش در ماشین رو زد به در و کلی خرج رو دست خودش گذاشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی