مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 15 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

مهرساگلی

بدون عنوان

1392/9/24 11:39
نویسنده : مهرسا
150 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هفته گذشته مامان جونی یه عمل جراحی کوچیک داشت و بعد از اونم لازم بود که استراحت کنه برای همین من یه هفته پیش مامان خونه موندم و تو این مدت حسابی آتیش سوزوندم و خونه رو به هم ریختم طوری که دیگه مامان عزمش رو جمع کرد که بعد از یک ماه خونه رو جارو کنه برای همین جمعه لازم بود من یه مدت تو خونه نباشم آخه من از هر صدای نا آشنایی مثل جارو برقی و حتی پیس پیس اسپری هم میترسم برای همین من رو با بابا راهی کرد پیش بابا هم من حسابی شیطونی کردم و حاضر نبودم یه قدم راه برم برای همین زود برگشتیم خونه خدا رو شکر مامان جارو رو زده بود و بعدش با مامان و بابا رفتیم پارک اونجا هم بعد از اینکه کلی سرسره بازی و تاب تاب کردم خودم سرم رو انداختم پایین رفتم پیش قلعه بادی که هنوز باد نداشت و داشتن بادش میکردن ولی من ول کن نبودم و مسئولش رو مجبور کردم که منو زودتر راه بده حالا اونجا هم اصلا سوار نمیشدم و یا در حال گوش دادن به آهنگایی که پخش میشد و برام آشنا بود بودم و یا در حال ریخت و پاش کردن اسباب بازیها ، توپای توی قلعه بادی و مداد رنگی ها بودمو بالاخره ساعت 2 حاضر شدم بیام بیرون طوری که دیگه مامان فرصت پختن ناهار نکرد و از بیرونبر غذا گرفتیم برگشتیم خونه. دیشب خونه مامان جون بهانه دایی رو گرفته بودم و تمام سوراخ سنبه ها رو دنبالش میگشتم و میگفتم دایی دایی آخرش برام تلفن زدن به دایی تا باهاش تلفنی صحبت کنم اگرچه با صداش میخندیدم ولی بازم بهانش رو میگرفتم. امروز صبح هم دوباره شیطنت کردم و ساعت 6 بیدار شدم با اینکه دیشب ساعت 1 خوابیده بودم و برنامه مامان بابا رو بهم زدم. ببینم تا شب چطور میشه

از تغییرات این مدت براتون بگم که دایره لغتم خیلی خوب شده و تقریبا هر کلمه ای رو با یکبار شنیدن تکرار میکنم. مثلا میگن مهرسا نگو یه گل بگو و من بعدش میگم ماشاله. یه کتاب دارم که شعره راجع به اعضای خانواده و آخرش هم عکسای اونا هست من یکی یکی دست میذارم رو عکسا و میگم بابا مامان دایی عمو خاله عمه داداشی به بابابزرگ میگم " بازرگ" مامان بزرگ یه کلمه نامفهموم و به آبجه میگم باباشی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد