این روزهای ما در 27 ماهگی
سلام
امروز میخوام از لالایی های مورد علاقم بگم بعضی هاشون من در آوردی از مامانه از وقتی خیلی کوچیک بودم مامان منو به لالایی عادت داده طوری که انگار مارش خوابه بعضی وقتها که تو تختم خیلی اذیت میکنم مامان تا برام میخونه میفهمم که وقت خوابه و چشمام رو میبندم و می خوابم ولی باید این خوندن اینقدر ادامه داشته باشه که من کاملا گیچ بشم اگه وسطش قطع بشه اعتراض میکنم مامان باز ادامه میده از طرفی باید فقط از یک نوع خاص باشه اصلی ترین لالایی ها : بالش ابری یا به قول خودم شب تو آسمونه و اگه چیز دیگه ای باشه قبول نمیکنم البته بعد از یه مدت برام تکراری میشه و جواب نمیده که مامان از لالایی های خودش میخونه در این موارد باید آهنگ جدید باشه که توجه من جلب بشه. حالا بشنوید از لالایی ها:
بالش ابری گرفته شده از شبکه پویا با برخی اضافات از مامان که از کتابا گرفته شده با همون تم:
شب تو آسمون ماهم خوابیده
لحافی از ابر رویش کشیده
از توی جنگل ازون پایینا صدایی میاد صدایی تنها
ماه مهربون دستش میگیره یه چتر ابری تا پایین میره
لالا لالایی تق و تق تا دارکوبه بخواب بی نور چراغ
لالا لالایی جیک و جیک و جیک وقت خوابته گنجشک کوچیک
لالا لالایی گردوی غلطون باید بخوابی سنجاب شیطون
رو بالش نرم لحاف رنگی همه ببینن خوابای شیرین
لالا لالایی لالا لالایی و تکرار
قور و قور قور صدا آشناست از توی برکه قوربغه اونجاست
برگ نیلوفر جای خوابشه بالش نداره هی بیدار میشه
ماه مهربون دلش میسوزه از یه تیکه ابر بالش میدوزه
بچه قورباغه آروم میخوابه باز توآسمون مهتاب میتابه
رو بالش نرم لحاف رنگی همه ببینن خوابای شیرین
خوابیده پونه گنجشک تو لونه مهتاب براشون لالا میخونه
لالا لالایی لالا لالایی و تکرار
ماه از اون بالا میخونه لالا میگه بخوابین همه بچه ها
رو بالش نرم
خرگوش لالا سنجاب لالا لالایی مهتاب لالا
خوابیده نهنگ صدف قشنگ خوابه تو ساحل یه دونه خرچنگ
هی میره دریا پایین و بالا مثل گهواره واسه ماهی ها
قول میدم تو پست های بعدی لالایی های دیگه رو هم بذارم