مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 15 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

مهرساگلی

مهرسا و جوجه ها

1395/2/18 8:01
نویسنده : مهرسا
160 بازدید
اشتراک گذاری

از بس تو خونه ادای خروس در آوردم و نمایش مرغ و خروس و روباه اجرا کردم، بالاخره مامان جون برام سه تا جوجه شامل یک جوجه خروس و دو تا جوجه مرغ و یک جفت بلدرچین خرید حالا از اون روز تا الان هر روز مراسم بغل کردن تک تک جوجه ها سپس ناز کردن بال و بعد ناز کردن سر و در نهایت رها کردن آنها را دارم . فعلا یه مدتیه که با اونا مشغولم و نیاز به رفتن هر شب به پارک کمتر شده است. تو این هفته یه عروسی هم داشتیم و من به ذوق بودن مهلا و از طرفی خوردن نوشابه رفتم و زیاد هم شیطنت نکردم . 

تو هفته ای که گذشت من به کلاس نقاشی رفتم که نزدیک خونه مامان جونه و یه جلسه ارمغان هم اومد و اولین جلسه مشترک رو باهم گذروندیم که نسبتا خوب بود. امروزهم جلسه سومش هست. 

باز تو این هفته بعد از تقریبا شش ماه خواب بعدازظهر رو شروع کردم البته با بدبختی و پس از مراسم پتو کشون توسط بابا بعد خونه سازی بعد کتاب بعد شهربازی بعد کتاب توسط مامان و درنهایت خواب در ساعت 5 یا 6

هنوز وابستگیم به مامان زیاده و حتی توی پارک هم میخوام مامان پیشم باشه که این برای مامان نگران کننده شده و نمیدونه باید چکار کنه برعکس قبل که راحت میرفتم و بازی میکردم الان هرجا بخوام برم حتی خونه مامان جون می خوام که مامان هم بیاد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد