تولد 5 سالگی

ببخشید که دیر میام از تولدم 10 روزی گذشته که ای بخاطر مشغله مامانه

اما تولد امسالم دقیقا همون جای پارسل برگزار شد شام هم از بیرون گرفتیم کباب بود که از بیرون گرفتیم و فقط مامان ماست و خیار درست کرد کیک هم همون مدل پارسال بود کلا بنده با تغییر در برنامه ها مخالفم تم هم باب اسفنجی بود. امسال تولدم مصادف با عید مبعث بود و چون عمو حسن شب سه شنبه نمیتونستن بیان مراسم رو سه شنبه شب گرفتیم. کادو ها هم اکثرا اسباب بازی بود مامان و بابا برام النگو خریدن و حالا منم مثل مامان یک جفت النگو دارم. کلا شب خوبی بود و من از ذوق کادوهام شب دیر خوابیدم و صبح هم زود بیدار شدم. از کادوهای جالبم کره زمین بود آخه این روزها خیلی به نقشه و پرچم و زبان کشورهای مختلف علاقه مند شدم مخصوصا بعد از اینکه مامان قصه بیلی فاک و دور دنیا در 80 روز رو برام تعریف کرده. دیگه یه اسباب بازی بود که زنگ داشت و من خیلی ذوقش رو دارم مخصوصا که با مامان و بابا باهم بازی میکنیم. 

تولد بازی همچنان ادامه داره اول روز معلم که مامان کیک درست کرد و رفتیم خونه مامان جون و بعد هم تولد بابا جون که مامان جون مجبور شد کیک درست کنه و ماهم بستنی خریدیم.

جمعه گذشته هم عصر با مامان جون و بابا جون رفتیم صحرا و چون باد میومد بادبادک بازی کردیم.راستی بزور رفتم مهد برای روز معلم و یک گل چیدم از تو حیاط و برای خانم سجادی بردم وسایلم هم گرفتم و ازون عکسایی که رفته بودم آتلیه یه تقویم از چهارفصل درست کرده بودن که عکس تابستونش خیلی خوشگل بود.

یه نقاشی دیگه هم ازم تو شبکه پویا نشون داد. راستی یه مجموعه نقاشی دایی بهم کادو تولد داد که مامان میخواست برای کودکستانم بذاره که بنده نزاشتم و درشون آوردم. و کلا این روزا یا درگیر نقاشی هستم یا دارم نقشه های کشورهای مختلف رو چک میکنم.