مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

مهرساگلی

روز دانش آموز 97 و تولد 10 ماهگی محمدپارسا

1397/8/12 8:49
نویسنده : مهرسا
163 بازدید
اشتراک گذاری

امسال اولین سالی هست که من رسما دانش آموز هستم. روز 4 شنبه هم بهمین مناسبت رفتیم بازار تا من کادوی مورد علاقم رو بخرم. یه عروسک پونی دیدم و پسندیدم و حالا این چند شب شده عروسک محبوبم و جایگزین قوقول شده و موقع خواب کنار خودم میزارم تازه دیشب حتی می خواستم قوقول رو خونه مامان جون بزارم و فقط پونی رو بردارم. دیگه یه پیرهن و شلوار هم خریدم. برای محمدپارسا هم یک جفت شلوار خریدیم که خیلی بامزه بودن. مامان برای تولد ارمغان هم که نزذیکه یک جفت کفش السا خرید 

اما مامان جون هم یک شلوار گرم و کلی دفتر و مدادرنگی برای من و ارمغان خریده و برای محدپارسا هم یک پلیور که خیلی بهش میاد. این دو روز که تعطیل شده بود کلی من خانوم شده بودم و بعد از مرتب کردن خونه و کمک به ظرف شستن با بابا چایی درست کردم برای مامان و بابا شلغم تیکه کردم و برای محمدپارسا هم سرلاک درست کردم. 

اما یک اتفاق تازه اینکه امروز 12/8/97 من برای اولین بار تحقیق علوم دارم در مورد سلامت بودن و پیش پزشک رفتن . این تحقیق رو با مامان تهیه کردم مطالب رو خودم به مامان گفتم حتی خودم تابپ کردم و تصاویرش رو مامان از اینترنت گرفت و بعد هم پرینت گرفتیم.

 

اما محمدپارسا که امروز دهمین ماهگرد تولدش هست. کارایی که این روزا میکنه دو دستش رو رو زمین میزاره و نیم خیز بلند میشه بعد تو همین حالت میمونه و دیگه باید یکی کمکش کنه بلند شه. صداهایی که درمیاره دده، به به ف بابا ، وه وه و اکه(یعنی پنکه که مورد علاقش هست و تا وارد اتاق میشه با دستاش اشاره میکنه و میگه اکه). اما هنوز دندون نداره بیشترین ذوقش هم منم و کلا تو نخ کارای من هست که ببینه چیکار میکنم و ادام رو دربیاره حتی دیروز که مامان داشت به من لقمه نون پنیر میداد اونم گرفت و دقیقا عین من میخورد

پسندها (3)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد