مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 15 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

مهرساگلی

بدون عنوان

1392/12/19 9:08
نویسنده : مهرسا
123 بازدید
اشتراک گذاری

سلام اینروزا مرتب با کارای جدیدم همرو شگفت زده میکنم دیروز به محض ورود به خونه رفتم سراغ عروسکام که بابایی همرو مرتب کنار هم نشونده بعد یکی یکی بهشون سلام کردم " سلام خرسی سلام خرگوشی سلام قور قوری و ..." 

بستنی خیلی دوست دارم خصوصا از وقتی جمله کتابم رو حفظ شدم " حالا که من دونستم چقدر تو خوب و پاکی میرم برات میگیرم یه بستنی چوبی" طوری که هیچکی جرات خوندن این شعر یا حتی گفتن اسم چوب رو هم نداره و من ایراد بستنی میگیرم با شنیدن اون. وقتی هم بستنی یا ماست هم که دوست دارم میخورم با لذت میگم مثلا "بستنی دوست داری" یعنی بستنی دوست دارم

فاعل فعلهارو عوضی میگم مثلا میخوام رو میگم میخواد یا کتاب رو برام بخون میگم بخونم . کتابام رو که پاره کردم میبینم میگم " کتاب پاره کردی"

لهجم حسابی شیرازی شدی نمیدونم چرا مثلا میگم " بوسکوتو (بیسکوییت)، مسواکو ، شربتو 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد