تولدانه
روز 5 شنبه ارمغان صبح اومد خونه و با اون خونه تنها موندم تا مامان و بابا پارسا رو ببرن چکاب سالانه، یه کوچولو قد و وزنش ازون چیزی که باید بیشتر میشد کمتر بود. بعدش مامان یه عالمه شکلات و دراژه و خورده ریز خریده بود که با هم کیک درست کنیم و تزئینش کنیم. عصر هم کیک درست کردیم و لینبار مامان ته قالب رو به سفارش دوستش کره مالی کرده بود این شد که کیک درست از قالب در نیومد و از وسط نصف شد واسه همین مجبور شدیم که کیک بخریم یه کیک کوچولو با طرح بابا اسفنجی. برای شام هم مامان آش دوغ درست کرد حدود ساعت 7 رفتیم خونه مامان جون کادو هم براش ماشین آتشنشانی گرفته بودیم تا دایی اینا اومدن دیدیم ای داد و بیداد که دایی اینا هم کادو ماشین آتشنشانی گرف...